سلام خدمت بازدیدکنندگان عزیز

بنده فرهاد یزدی مدیر این وبلاگ بدلیل مشغله های فراوان امکان آپدیت کردن این وبلاگ رو ندارم و زمانی که دانشجو بودم این وبلاگ خیلی کمکمون کرد و الان قصد دارم برای آپدیت شدن این وبلاگ و استفاده دانشجویان رشته مدیریت پروژه این پایگاه رو واگذاری کنم به یک دانشجو، دوستانی که توانایی آپدیت رو دارن در قسمت نظرات میتونن پیام بذارن.

موفق باشید

اسلایدهای آموزشی مدیریت پرتفلیوی پروژه ها
استاد حاجی یخچالی. دانشگاه تهران

دانلود

این متن درخصوص مقایسه گزینه خرید یا اجاره ماشین آلات در پروژه های عمرانی کاربردی زیادی دارد ..

دستورالعمل آنالیز بهای هرساعت ماشین آلات در پروژه های ساختمانی را از اینجا دانلود فرمایید .

تکنیک “پومودورو” برای مدیریت زمان:

تکنیک ” پومودورو ” یا گوجه‌فرنگی یک روش مدیریت زمان است که می‌گوید ” بهترین تکه زمانی ” برابر است با ۲۵ دقیقه‌ای که برای تهیه یک سس گوجه‌فرنگی لازم است . بعد از این ۲۵ دقیقه باید یک وقفه در کار ایجاد شود . این روش به شما کمک می‌کند همراه با زمان حرکت کنید و بر مهم‌ترین کاری که باید انجام شود متمرکز شوید .
برای استفاده از این روش ، باید ۵ مرحله را مد نظر داشته باشید :

۱. انتخاب وظیفه یا مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید
۲. تنظیم یک تایمر به مدت ۲۵ دقیقه
۳. متمرکز شدن روی کار تا زمانی که زنگ تایمر به صدا درآید
۴. پنج دقیقه استراحت
۵. تکرار این فرآیند تا چهار بار و هر بار ۵ دقیقه استراحت کردن بین کار.

منبع:پایگاه مدیریت پروژه

در مذاکره یک شنونده موثر به نظر برسید.
هنگام مذاکره از انجام کارهای اضافی خودداری کنید. بررسی پیامک‌های تلفن همراه و نگاه کردن به ساعت مچی از جمله اقداماتی است که به مخاطب شما این پیغام را منتقل می‌کند که حوصله شنیدن حرف‌های او را ندارید و به‌طور غیرمستقیم از او می‌خواهید صحبت‌های خود را متوقف کند. در عوض سعی کنید برای تشویق مخاطب خود برای ادامه صحبت، با او تماس چشمی برقرار کنید، کمی به جلو خم شوید و گاهی با تکان دادن سر حرف‌های مخاطب خود را تایید کنید. این مهم است که مخاطب شما مطمئن شود که به حرف‌های او با دقت گوش می‌کنید.

دلایل گوناگونی برای شکست یک پروژه وجود دارد، ولی مدیر پروژه نباید از این بابت نگران شود چرا که بیشتر این دلایل می توانند تحت کنترل وی باشند و از این بابت جای امیدواری است.

١- منابع ناکافی (Insufficient resource)
٢- مهلت های غیر ممکن (Impossible deadlines)
٣- ارتباطات ضعیف (Poor communication)
۴- عدم تمرکز (Lack of focus)
۵- دلگرمی ضیعف (Low morale)
۶- پشتیبانی ناکافی (Insufficient support)
٧- خزش محدوده پروژه (Scope creep)
٨- چارچوب زمانی طولانی (Lengthy timeframes )
٩- نبود ابزار مناسب (Lack of tools)
١٠- عدم مشارکت مشتری(Customer involvement)

به عنوان یک مدیر پروژه گاهی به سخنان جزیی و معمولی و روزمره کارکنان تان گوش دهید چرا که…

شما به عنوان مدیر ، درگیر مسائل کلان شرکت و پروژه هایتان هستید و این ، از توجه به جزئیاتی که گاه بسیار مهم هم هستند غافل تان می کند.
بنابراین زمانی را به گوش کردن به صحبت های کارکنان خود اختصاص دهید. از آنها سوالاتی درباره کارهای شرکت و وظایف شان بپرسید و با اشتیاق گوش کنید، حتی اگر کارمندتان حرف مهیجی برای گفتن نداشته باشد.
ممکن است از شنیدن برخی واقعیت های درون شرکت متحیر شوید و برای آنها تصمیمات جدید بگیرید.

این فکر که چون شما رئیس هستید پس از همه بیشتر می دانید ، می تواند نقطه شروع فروپاشی شرکت شما باشد زیرا ممکن است یکی از کارمندان تان چیزی بداند که شما نمی دانید و اتفاقاً بسیار هم استراتژیک است ؛ همه را در نظر بگیرید.

در مدیریت پروژه ۱۲ قانون پایه وجود دارد.این قوانین به نحوی تعریف شده اند که تمام افکار و اعمال مدیر پروژه را در جهتی متمرکز می کنند که پروژه در زمان معین،با استفاده از بودجه ی معین و براورد انتظارات تمام عوامل ذی نفع تکمیل گردد.تکنیک های مدیریت پروژه نیز در جهتی طراحی شده اند که با کمک آن ها راحت تر بتوان از این قوانین طلایی پیروی کرد.

در ادامه ،نکات بسیار مهمی در ارتباط با این قوانین ارائه می شود.برای مثال ممکن است شما فردی بسیار سخت کوش باشید و در زمینه ی کاربرد نمودارها ،طرح ها و نرم افزارها و گزارش ها بسیار ماهر و توانمند باشید اما اگر به دفعات از قوانین فوق چشم پوشی کنید مطمدن باشید که شخصاً پروژه ی خود را به سمت شکست هدایت کرده اید یا حداقل با مشکلات بسیار جدی مواجه خواهید شدکه ناشی از سهل انگاری است و شما به عنوان مدیر پروژه مسئول آن خواهید بود.

برای مطالعه کامل مطلب به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

پروژه ها متفاوتند؛برخی از اهمیت و اولویت کمتری نسبت به سایر پروژه ها برخوردارند.بعضی ها هم در نگاه اول بی نقص و ایده آل به نظر می آیند اما در اجرا با اشکالات عمده و حل نشدنی مواجه می شوند.به این ترتیب بسیاری از پروژه ها اصلاً نباید آغاز شوند.از طرف دیگر در بیشتر موارد نیاز است که پروژه های مهمتر بر پروژه های کم اهمیت ترجیح داده شوند و زودتر تکمیل گردند.بیشتر مواقع با مقایسه و اولویت بندی پروژه ها متوجه می شویم که تعدادی از آن ها اصلاً ارزش انجام دادن و صرف وقت و انرژی زا ندارند.

گاهی شما(مدیر پروژه)پس از انتخاب و اولویت بندی پروژه ها مسوؤل انجام پروژه می شوید(مانند مواقعی که رییستان پروژه ای را به شما تحویل داده و میخواهد که آن را انجام دهید.اما در حالت عادی شما به تنهایی یا در قالب تیم مدیریت ،از ابتدا پروژه های سازمان خود را اولویت بندی و اهمیت هریک را تعیین و رتبه بندی می کنید.

در هر دوحالت فوق،نیازمند تکنیک هایی هستید که با استفاده از آن ها تشخیص دهید پروژه ای که در دست اقدام دارید،ارزش انجام دادن را دارد یا خیر.

خوب یا بد

همه ی پروژه ها حاصل ایده ها و تصورات افرادند و همیشه ایده های مدیران سازمان ها بیشتر از منابع و زمانی هستند که آن ها در اختیار دارند.از طرفی همه ی ایده ها جالب و با ارزش نیستند.بعضی ایده ها بی ربطند و بعضی نیز امکان پذیر و شدنی نیستند.برخی دیگر هم ارزش زمان و منابع گران بهای شما را ندارند.در عین حال بعضی از پروژه ها را نیز باید بایگانی نمود تا در زمان مناسب و مقتضی آن ها را اجرا کرد.

پشت سر گذاشتن هر یک از فازهای پروژه،نیازمند تصمیمات بی شماری است؛از تصمیمات کم اهمیت گرفته تا تصمیماتی حیاتی.هرجا که نیاز به تصمیم گیری احساس شود،باید تمام تلاش و هنر خود را به کار گیرید و تصمیمی اتخاذ کنید که باعث افزایش محبوبیت و مقبولیت شما در بین افراد خود شود.

از جمله وظایفی که در زمینه ی تصمیم گیری بر عهده ی رهبر پروژه است،عبارتند از :

• معین نمودن ویژگی ها و مزایای پروژه؛
• بهره گیری مجدد از منابع و تخصیص درست این منابع در مواقعی که مراحل پروژه عقب افتاده اند؛
• ایجاد تعادل بین اهداف پروژه،بودجه و زمان موجود؛
• جلوگیری از افزایش بیش از اندازه ی حدود پروژه(مواقعی که پروژه مدام در حال بزرگ تر شدن و پیچیده تر شدن است) و همچنین افزایش بیش از حد هزینه ها